عشق دوم
20 آذر 1390 توسط فانوس
گفتم عباس چه طوری میتوانم دوریت را تحمل کنم ؟تو چه طور میتوانی؟
هنوز اشک های درشتش روی گونه هایش خود نمایی میکرد که گفت:تو عشق دوم منی،من میخواهمت بعداز خدا . نمیخوام ان قدر بخواهمت که برایم مثل بت شوی.
گفت :کسی که عشق خدایی خودش را پیدا کرده باشد،باید از همه اینها دل بکند.